به تازگی پژوهشگران بافتهایی را شناسایی كردهاند كه میتوانند كالریهای بسیاری را سوزانده و به راحتی انسان را در كنترل وزن خود كمك كنند.
چربی و بافتهای چربی همیشه یكی از مشكلات اساسی بشر بوده است. همین بافتهای چربی هستند كه شكمهای بزرگ را به وجود میآورند، لباسها را برای ما تنگ میكنند، كفشها را از پای ما بیرون میآورند و بسیاری از مشكلات دیگر كه ما منشا آنها را به طور كلی چاقی مینامیم. در بسیاری از عملهای جراحی چاقی نیز پزشكان میكوشند با تیغهای آماده خود همین بافتهای چربی دردسرساز را از بدن جدا كرده و اصطلاحا آنها را با مكش بیرون بیاورند. اما اخیرا بافتهای چربیای شناسایی شده كه نه تنها انسانها را چاق نمیكنند، بلكه میتوانند به او در كنترل وزن نیز كمك كنند. این بافتهای چربی همان بافتهای چربی معمولی شناخته شده نیستند، بلكه به آنها “چربیهای قهوهای” میگویند. در برخی از پستانداران این چربیهای قهوهای انرژی را از غذا جذب كرده و آن را تبدیل به گرما میكنند و كالریها را سوزانده و در عمل وزنی را به حیوان اضافه نمیكند. بسیاری گمان میكردند انسانهای بالغ فاقد این نوع چربیها هستند، اما شواهدی جدید به دست آمده كه نشان میدهد این تصورات چندان هم درست نبوده است. به عبارت دیگر چربی قهوهای در انسان وجود دارد و حتی میتواند دلیل خوبی برای توجیه چاقی و لاغری انسانها باشد؛ انسانها و میزان وجود چربی قهوهای در آنها عاملی تعیینكننده در وزن آنها و نوع هیكل و قامت آنها است. چرا بعضیها با خوردن بسیار همچنان لاغر میمانند و برخیها حتی اگر بخواهند نمیتوانند گرمی از وزن خود را كم كنند. پژوهشگران به دنبال راههایی هستند كه نحوه فعالیت این چربی قهوهای در بدن انسان را تشخیص دهند؟ این پژوهشها از طرق مختلف سعی در بررسی این بافتها دارد. برخی از طریق دارویی و برخی از طریق جراحی به بررسی آنها میپردازند. گروهی نیز تلاش میكنند با مكش چربیهای سفید در بدن و تبدیل آن به چربی قهوهای، آنرا مجددا در بدن انسان كار بگذارند.
در صورتیكه مسئله تبدیل چربیهای سفید به چربیهای قهوهای عملا محقق شود، بسیاری از چاقها به آرزوی خود رسیدهاند. آنها میتوانند به راحتی وزن خود را كنترل كرده و كارهای معمول روزانه خود را دنبال كنند. ساختار چربیهای قهوهای در بسیاری از حیوانات نیز مورد پژوهشهای بسیاری قرار گرفته و بسیاری از دانشمندان كوشیدهاند سازوكار آنرا مورد مطالعه قرار دهند؛ چرا كه خصوصا در حیوانات كه این چربیها بیشتر یافت میشود. ظاهرا در درون این بافتهای چربی قهوهای (در درون سلولهای این بافتها) یك نوع میتوكندریای نامعمول وجود دارد، همان ساختاری كه در اكثر سلولهای انسانی وجود داشته و انرژی را از غذا آزاد میكند. در اكثر سلولها، این انرژی یا ذخیره میشود و یا برای ایجاد فرایندهای سلولی به كار گرفته میشود. اما میتوكندریای موجود در چربیهای قهوهای حاوی پروتئینی به نام ترموژنین است كه باعث آزاد شدن انرژی به صورت گرما میشود. ناگفته پیداست كه در جریان هواهای سرد، این آزادكردن انرژی گرمایی اهمیت بسیار بالایی دارد و نقش مهمی را در تكامل بسیاری از پستانداران ایفا میكند. در انسانها، این سازوكار در كودكان و نوزادان به خوبی مورد استفاده قرار میگیرد. چه اینكه آنها استعداد دفع گرمای زیادی به دلیل اندام كوچكشان دارند. اما در انسانهای بزرگسال كه سیستم تنظیم حرارت از حالت نابالغ خود خارج شده، این سازوكار به خوبی كار نمیكند و عملا آزاد كردن انرژی گرمایی اتفاق نمیافتد. كودكان در زیر پوست خود مخازنی مشخص و قابل رویت از چربی قهوهای دارند، خصوصا در ناحیه پشت، كتف و گردن آنها. اما در بزرگسالان مسئله كاملا فرق میكند. تصاویر پزشكی گرفته شده از بدن بزرگسالان، نشان میدهد كه یا این چربی قهوهای در بدن آنها وجود ندارد و یا مقدار آن در مقایسه با چربی سفید بسیار اندك است.
به این ترتیب میتوان تشخیص داد كه به جای بافت چربی قهوهای، سایر بافتهای بدن وظیفه تولید انرژی گرمایی را در هنگام نیاز انجام میدهند. برای مثال ماهیچهها در هنگام لرزیدن و یا نلرزیدن بدن، انرژی گرمایی بسیار زیادی آزاد میكند. در سال 2002 روشی جدید برای بررسی سازوكار بدن به وجود آمد كه نتایج جالبی را نیز در این زمینه به همراه داشت. در این روش، با گرفتن تصاویر پرتو ایكس از بدن افراد، مشخص شد مقادیر بسیار اندكی از بافت چربی قهوهای در نواحی استخوانهای گردن، كتف و پشت انسان وجود دارد. پس از این آزمایشها، گروهی دیگر از پژوهشگران با متمركز شدن برروی موضوع چربیهای قهوهای، آنرا در انسانهای مختلف به صورت مجزا و جداگانه مورد آزمایش قرار دادند. نتایج بدین ترتیب بود كه انسانهای مختلف در نقاط مختلفی از بدن خود دارای چربیهای قهوهای هستند كه هر كدام از آنها با پشتیبانی بسیار گسترده ای از شبكه خونی و عصبی هدایت میشوند.
منبع: ماهنامۀ دانشمند، ایران
واژه ها: لاغری، چربی قهوه ای، چربی سفید، ترموژنین