فلسفه مفاهیم

پلی از باید به هست

تعریف و بررسی هدف نهایی فلسفه و علم

«فرانسیس بیکن» فیلسوف انگلیسی (۱۵۶۱-۱۶۲۶‌میلادی) نخستین کسی بود که فلسفه و هدف علم را تعریف کرد. او معتقد بود که هدف علم اصلاح سرنوشت انسان روی زمین است. جمله مشهور او «علم، قدرت است» رهنمود غربیان در سیصد سال گذشته بوده است. این جمله او معادل مصرع «توانا بود هر که دانا بود» فردوسی است که ششصد سال پیش از او سروده است. بر اساس این رهنمود علم و تکنولوژی به کمک وجه دیگر تمدن غرب، یعنی دموکراسی به‌طور توام، عامل قدرت غرب و سلطه آن بر جهان شده است، به‌طوری‌ که تمام جنگ‌های غربیان در سیصد سال گذشته با پیروزی قاطع آنها پایان یافته است و این تمدن، برخلاف پیش‌بینی بعضی از مورخان، همانند تمدن رم، چین یا اسلام، اگر در اثر انهدام اتمی نابود نشود، از بین نخواهد رفت. بعدا خواهیم دید که این یک پیش‌بینی غیرعلمی است! این رهنمود «بیکن» به‌کلی با رهنمود بعضی از معارف اعتقادی متفاوت است که هدف علم را شناخت نفس، رسیدن به تعالی اخلاقی و پرواز به اوج آسمان‌ها و قرارگرفتن در کنار خداوند می‌داند. در اندیشه اسلامی هم هدف علم، شناخت خداوند و وصول به قرب الهی است.

هدف علوم تجربی، چه علوم محض و چه علوم کاربردی با اینکه از همدیگر متفاوت است اما هر دو به مسایل زمینی می‌پردازند. نکته جالب این است که همیشه نتیجه حاصل از پژوهش‌های علوم تجربی بر معارف اعتقادی تاثیر داشته و برای آنها مساله‌آفرین بوده است و در بسیاری موارد آنها را دگرگون کرده است، در حالی که عکس آن هیچ‌گاه به وقوع نپیوسته است. هدف علوم محض را می‌توان جست‌وجوی معرفت و دستیابی به حقیقت و ارضای فکر شخص پژوهشگر یا دانش‌ورز دانست. البته دانش‌ورز و پژوهشگر نیز از فواید مادی و معنوی هر کشفی لذت می‌برد ولی این در مراحل بعدی است. ارضای عشق درونی و جست‌وجوی حقیقت علمی، مساله اصلی است و لذتی که از حل یک مساله علمی یا کشف یک پدیده علمی حاصل می‌شود، بالاترین پاداش دانش‌ورز و پژوهشگر است. دانش‌ورز هیچ‌گاه نمی‌داند که حاصل جست‌وجوی او در آینده چه کاربردی خواهد داشت. نفس جست‌وجو و کشف راه‌حل یک مساله دل او را خوش می‌کند.

امروزه شرکت‌های تحقیقاتی عظیم چندملیتی هزاران دانش‌ورز را در خدمت تحقیقات جهت‌دار و معین به کار گرفته‌اند و هدف آنها سود بیشتر است، با این حال هدف عمده بسیاری از دانش‌ورزانی که در خدمت این شرکت‌ها هستند، نفس تحقیق است و برای بسیاری از آنها مسایل مادی در درجه دوم است زیرا بسیاری از آنها می‌توانستند به حرفه‌هایی که سودآوری بیشتری دارند، روی آورند. هدف علوم کاربردی عبارت است از استفاده از نیروهای طبیعی برای کنترل و پیشرفت فنی بشر. مثلا ساخت سد برای کنترل سیل، ساختمان جاده و پل برای سهولت ارتباطات و کارخانه برق برای زندگی راحت‌تر. علوم کاربردی بدین منظور برای علوم محض کاربرد پیدا می‌کنند. به عبارت دیگر علوم کاربردی «باید»ی را که انسان فکر می‌کند انجام دهد به «هست» علوم محض تحمیل می‌کند. می‌گویند ملکه ویکتوریا پادشاه انگلستان هنگام بازدید از آزمایشگاه «مایکل فارادی» فیزیکدان مشهور، درباره اکتشافات مربوط به الکتریسیته و مغناطیس که هنوز هیچ‌گونه کاربرد عملی نیافته و فقط حاصل کنجکاوی‌های علمی بودند، از او می‌پرسد: «فایده این نوع تحقیقات چیست؟» و «فارادی» هم پاسخ می‌دهد: «خانم، فایده نوزاد چیست؟» به این معنی که بالاخره نوزاد نیز روزی بزرگ شده و مفید خواهد بود.

 

منبع: روزنامۀ شرق

اتصال: http://sharghnewspaper.ir/News/90/02/14/15752.html

۲ نظر

نظری بدهید